603*

  منم آن در به در کوچه ی عشقی که هنوز


  وسط خاطره ی کوچه ی دل محبوسم

 

590*

می شود تنهایی بچگی کرد
تنهایی بزرگ شد
تنهایی زندگی کرد
تنهایی مرد
ولی
قهوه ی غروب های دلگیر جمعه را که
نمی شود
تنهایی خورد !

 

561*

کافه ایی بود وشرابی بود و یاری بود ومن

دفتری بود و قلم بود و قراری بود و من . . .

 

 
ادامه نوشته

441*

یلداى آدم ها همیشه اول دى نیست ...


هرکس شبى بى یار بنشیند شبش یلداست !

 

314*

چه میخواهی بدانی از دلِ تنگی که من دارم

 

چه بنویسم دگر درباره ی حالی که می دانی . . .

 

266*

باران کمی آهسته تر اینجا کسی در خانه نیست...

 


من هستم و تنهایی و دردی که نامش زندگیست ...!!!

 

239*

شنبه و تنهایی و باران پاییز و سکوت...

گر تو هم بودی چه روز بی نظیری داشتم ...