1181*
چون معشوقه های خوب مدام ناخن هایشان را سوهان میکشند و با لاک های
رنگی تزئینشان میکنند،
حواسشان به پوست دستشان هست که مبادا زبر باشد و خشک،
من اما ناخن های یکی درمیان کوتاه و بلندم را هرگز سوهان نمیکشم،
حتی گاهی که یکیشان میشکند خودم را لوس نمیکنم و ناراحت نمیشوم،
اضافه هایش را با ناخن گیر میگیرم و بی تفاوت منتظر بلند شدنش می مانم!
خب معشوقه ی خوب نبودن از همین چیزها شروع میشود دیگر
، از بلد نبودن خیلی کارهای دخترانه و ظریف!
مثلأ فکر کن بلد نباشی جوری خط چشم بکشی که به صورتت بیاید ،
فقط محض تنوع یک خط کج بیندازی پشت چشمت و ریملت را جوری بزنی
که مژه هایت بهم بچسبد و حوصله نداشته باشی جدایشان کنی !
مدام ماسک های جور واجور روی صورتت نگذاری
و نگران ریزش مژه و ابروهایت نباشی !
اسم عطرهای مارک و برند های مختلف را بلد نباشی
و عطر ساده ی قدیمی ات را بزنی و عین خیالت هم نباشد !
راستی یک چیز مهمتر هم وجود دارد ،
اینکه بلد نباشی غذایت را اضافه بیاوری و نصفه نیمه رهایش کنی ...!
اصلأ شاید یکی از ویژگی های بارز معشوقه های خوب
، باکلاس بودن باشد ،
اینکه خاکی نباشند،
آرام صحبت کنند ،
آرام بخندند!!
وقتی آفتاب افتاد توی چشمشان عینک بزنند
و بعد که آفتاب رفت عینک را بگذارند روی موهای مرتب و صافشان !
نه مثل من که آفتاب را برای روشن تر شدن رنگ چشمانم دوست دارم
و عینک های آفتابی أم گوشه ی خانه خاک میخورد
مثل انگشترها و دستبند های مانده در صندوقچه ی کوچکم!
من معشوقه ی خوبی نیستم چون حرف های عاشقانه أم کم و کسری زیاد دارد
و خیلی چیزها همیشه کنج گلویم قایم میشود
که شیشه ی خاص بودنم نشکند !
اما نابلد ها ،هم خصوصیات مخصوص خودشان را دارند ،
ذوق کودکانه و بیخیالی ،
خنده های از ته دل و گریه های سریع...
سورپرایزهای کوچک و بدون دلیل ،
گاهی هم پرخاشگری های از سر دلتنگی و غم.
نابلد ها رفتارهای عجیبی دارند !
من معشوقه ی خوبی نیستم اما یک نفر
من را با تمام نابلدی هایم
خیلی دوست دارد ... خیلی !
نازنین عابدین پور