538*
لحظه ديدار نزديک است
باز من ديوانه ام، مستم
باز مي لرزد، دلم، دستم::::......
باز گويي در جهان ديگري هستم
هاي ! نخراشي به غفلت گونه ام را، تيغ
هاي ! نپريشي صفاي زلفم را، دست
آبرويم را نريزي، دل
اي نخورده مست
لحظه ديدار نزديک است :::....
+ نوشته شده در جمعه یازدهم دی ۱۳۹۴ ساعت 16:0 توسط E_smaeil
|