595*
هم با غزل ، هم بی غزل ،
........ من شعر می خوانم ، تو را ...
هم با زبان ، هم بی زبان
....... گویم که می خواهم ، تو را ...
بر چشم من ، بنگر که من ،
عاشق شدم بر روی تو ...
تا کی بمـانم منتظر ،
....... بر آستان کـــــوی تـــــو ؟
ابرو مکن کــــج با دلم ،
........ میل دلم با روی توست ،
دست خیال انگیز من ،
پیوسته در گیسوی توست ...
نقش و نگار زنـدگی ،
از بود تو رنگـــــین شده ...
جانا مرو ، بی عشق تو ،
....... هر لحظه دل غمگینشده .
من می نشینم منتـــــظر ،
از دور تا پیدا شوی ...
شاید تو هم مانند من ،
........... یک لحظه ای ، شیدا شوی ...

+ نوشته شده در شنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۴ ساعت 14:6 توسط E_smaeil
|