1821*
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۵ ساعت 17:12 توسط E_smaeil
|
مـن چـه دانستم که بار عالمی باید کشید ...
اهلی شیرازی
نصیحت گو! نمی گویی دلت کو؟

کاربر وب " زری "
ادامه مطلب ▼ ▼ ▼
که گردن می زند
غم را ...!

مولانا
ادامه مطلب ▼ ▼ ▼
وای ار آن فتنه گریها که در این پیوند است
تار مو ی تو گره خورده به بند دل من
مو بپوشان که دلم باز به مویی بند است ...

امیر سهرابی
نه لحظه ای از شادی و غم حرف زدیم
تا صبح , من و خدا نشستیم و فقط
درباره تنهایی هم حرف زدیم

صفر بیگی
تا تو از در در نیایی از دلم غم کی شود ...

عطار نیشابوری



