باغِ دف و سنتور، چه میفرمایی؟
خورشید شکفته، یاس ها منتظرند
صبح آمده دستور چه میفرمایی؟
شهراد میدری
▼ ادامه مطلب ▼
چای گل سرخ با گلاب آوردم
برخیز و بنوش زندگی را از نو
در سینی صبح، آفتاب آوردم ...
شهراد ميدرى
▼ ادامه مطلب ▼
یک کلبه و عطر مریم اول صبح
من هیمه بیاورم تو هم کتری آب
من آتش و تو چای دم اول صبح
شهراد ميدرى
▼ ادامه مطلب ▼
هــــــــر صبحِ مرا ترانه خان کن خاتون!
لبخندو غزل، نان و بغل، چای و عســـل
صبحانه یِ عشق، نوش جان کن خاتون! ..
شهراد میدری
صبحانه ی شعر و چایی دم دارم
لبخــــــند بزن پنجره ها را وا کن
یک"صبح بخیر" این وســـط کم دارم ...
شهراد میدری
صبحــــانه ی شعر و چــایی دم دارم
لبـخند بـــزن پنجره هـــــا را وا کـن
یک "صبــــح بخیر" این وسط کم دارم ....
شهراد ميدرى
در رخوت مرداب نمانی سـر صبح...
کنــسرت پرندگان و تشــویق نسیم
دعوت شده ای خواب نمانی سر صبح
شهراد ميدری
روزم چقدر بکر و تماشایی شد
هر شنبه که با نام تو کردم آغاز
سرتاسر هفته غرق زیبایی شد ...
شهراد میدری
