2327*

چو با ما می‌توانی بود هر شب


روا نبود که بی ما شب گذاری ...

 

عطار

▼ ادامه مطلب ▼

ادامه نوشته

2320*

کاش

پایان یکی از این روزها

شب نباشد

تو باشی...

 

2288*

صبحی که طلوعش بدمد با غزل تو

 

تا شب همه شعر است،نگاه و نظر تو...

 

▼ ادامه مطلب ▼

ادامه نوشته

2263*

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی


به پیام آشنایان بنوازد آشنا را ...

 

حافظ

▼ ادامه مطلب ▼

ادامه نوشته

1970*

شب را به این امید تحمل می کنم

که فردایی برسد

که جرات این را پیدا کنم

تا در چشم هایت خیره شوم.

دست و دلم نلرزد

و بگویم

چقدر دوستت دارم...

 

 

1811*

" ماه " عجيب به شب مى آيد

" تو " عجيب به من ... !!!

 

ليلا رحمانى

▼ ادامه مطلب ▼

ادامه نوشته

1648*

       حکایت عجیبی است!

  به شب که میرسیم

               دردهایمان به روز میشوند...!

 

مهدی موفقی

1633*

شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم ...

 

 ▼ ادامه مطلب ▼

ادامه نوشته

1618*

تا بداند كه شبِ ما به چه سان مي گذرد

 

درد عشقش دِه و عشقش دِه و بسيارش ده ...

 

مولوی

1582*

شعر را در روز نتوان آنچنان زیبا سـرود

 

شاعران شبها قلم هاشان قیامت میکند!

 

عارفه نصیری

▼ ادامه مطلب ▼

ادامه نوشته