2245*
اما حیف...
مخملِ گرمِ صدای تو
مرا جادو کرد!
ساناز نجفی
▼ ادامه مطلب ▼
اما حیف...
مخملِ گرمِ صدای تو
مرا جادو کرد!
ساناز نجفی
▼ ادامه مطلب ▼
سرت را به باد...
از انتها نترس خوبِ من
این قصه تا ابد عاشقانه است!
ساناز نجفی
پستچی را دیدم
شتابان خودم را به کوچه رساندم
لعنتی باز هم داشت
درب همسایه را می کوبید،،،
و من در افکار عاشقانه خود
کماکان پستچی را مقصر می دانم.
نه تو را ...
مسعود محمد پور
خدا هم شاعر است
آسمان شعر او و باران
قافیه های این شعر است
غزل غزل میچکد
این دیوانِ عاشقانه...!
ساناز نجفی