1934*
+ نوشته شده در جمعه شانزدهم مهر ۱۳۹۵ ساعت 14:3 توسط E_smaeil
|
نه ادعاهای بزرگ و نه بزرگ های پرادعا!
دلم یک کافه دنج میخواهد;
یک فنجان قهوه تلخ و یک دوست…
که بشود با او حرف زد و بعد پشیمان نشد
به همین سادگی…!
مرا با عشق باکی از گزند زندگانی نیست
ڪه هرگز اسڪناسِ لای قرآن تا نخواهد خورد...

سید سعید صاحب علم
خواب دیدم در ملالی , حال
مطلوبی نداری
نیتی کردم , دعــایم را برایت
پست کردم
کسی از کوچه ی غم آمده دنبال دلم...

باغ را از چشم های گل فروش انداختی ...

دردی اگر داری بگو با بوسه درمانت کنم . . .





