2091*
به نجوایی صدایم کن
بدان آغوش من باز است...
سهراب سپهري
+ نوشته شده در پنجشنبه چهارم آذر ۱۳۹۵ ساعت 12:37 توسط E_smaeil
|
بدان آغوش من باز است...
سهراب سپهري
گردشِ ماهی ها
روشنی
من
گُل
آب،
چه دَرونم تَنهاست...
سهراب سپهری
▼ ادامه مطلب ▼
قسمت هفدهم داستان نم نم عشق
باورت گر بشود، گر نشود
حرفی نیست؛
اما...
نفسم می گیرد
در هوایی که نفس های
تو نیست!
سهراب سپهری
تکیه بر پشتی داد
شعر زیبايی خواند
و مرا برد به آرامش زیبای یقین
زندگی شاید شعر پدرم بود که خواند
سهراب سپهری
بدان آغوش من باز است ...
سهراب سپهری
حبه قندی
چایی...
صحبت اهل دلی
فارغ از همهمه ی دنیایی
دل خوشی ها کم نیست،
دیده ها نابیناست
سهراب سپهری