2294*
همیشه تورو با حرفایی دلداری دادم که خودم نیاز داشتم بشنوم...
+ نوشته شده در جمعه یازدهم فروردین ۱۳۹۶ ساعت 12:11 توسط E_smaeil
|

گرنباشي دروجودم درد چکّه ميکند
سر بچرخان بادلم حرفي بزن اي مونسم
چون بخندی خنده ات بازار سکّه ميکند...

▼ ادامه مطلب ▼
نه مرا پای گریز
نه مرا تاب نگاه ...

فریدون مشیری
▼ ادامه مطلب ▼
همان قهوه ی تلخِ سرِ صبحی
و من
دلبسته به شیرین ترین تلخیِ دنیا ...

لرزید دلم، دچار شد، شیدا شد...
یک شوخی بچه گانه، یک عشق بزرگ
من زنگ زدم در بروم؛ در وا شد...

یعقوب زارع ندیکی
▼ ادامه مطلب ▼
که هواخواه لب و موی سیاهت شده ام
خبرت هست که از پنجره هر صبح،فقط
محو چشمان تو و صورت ماهت شده ام ...

احسان حق شناس
▼ ادامه مطلب ▼
تا شب همه شعر است،نگاه و نظر تو...

▼ ادامه مطلب ▼
چشم و دل هر دو به رخسار تو آشفته و مست ...

▼ ادامه مطلب ▼
