1818*

آن عید قربان را بگو وان شمع قرآن را بگو

 

وان فخر رضوان را بگو مستان سلامت می‌کنند ...

 

مولوی 

1618*

تا بداند كه شبِ ما به چه سان مي گذرد

 

درد عشقش دِه و عشقش دِه و بسيارش ده ...

 

مولوی

1511*

در هوس خیال او


همچو خیال گشته‌ام ...

 

 مولانا

1370*

اگر بی‌من خوشی یارا به صد دامم چه می‌بندی


وگر ما را همی‌خواهی چرا تندی نمی‌خندی ...

 

 مولوی 

ادامه مطلب ▼ ▼ ▼

ادامه نوشته

968*

مرا غیر تماشای جمالت


مبادا در دو عالم کار دیگر ...

 

مولوی

957*

گفت :چرا نهان کنی عشق مرا چو عاشقی!؟

 

من ز برای این سخن شهره ی عاشقان شدم

 

مولوی

621*

  اندر

  تن من

  جان و رگ و خون

  همه اوست . . .

 

#مولوی