2340*

در گلستان می‌گذشتم صبحدم

 

بوی یارم در مشام افتاد باز ...

 

عراقی

1854*

نیابم دٖر جهان یاری ، نبینم غیر غم خواری

 

ندارم هیچ دلداری، تویی دلدار، دستم گیر ...

 

عراقی

▼ ادامه مطلب ▼

ادامه نوشته